ناگفته های بورس ایران : یک دهه خاطرات رئیس پیشین سازمان بورس و اوراق بهادار

ناگفته های بورس ایران : یک دهه خاطرات رئیس پیشین سازمان بورس و اوراق بهادار

قیمت : ۹۹,۰۰۰ ریال

بازار سهام نبض و نماگر اقتصاد است، گروهی هم آن را "دماسنج اقتصاد" لقب داده‌اند. بازار سهام با هریک از این القاب و نام‌ها که خوانده شود، بازاری هوشمند و زنده است که در آن حرف‌ها و خبرها، به سرعت برق و باد می‌پیچد و کوچکترین تغییرات در حوزه‌های مختلف، به تندبادهایی تبدیل می‌شود که فعالان بازار و ذینفعان و مقام‌های مسئول را به تکاپو می‌اندازد. این کتاب شرح دهه پرتحول بورس ایران (1384-1393) است و مولف که خود در این دوران سکاندار سازمان بورس و اوراق بهادار بوده است، به عنوان منبع دست اول، تلخ و شیرین این دوران را روایت می‌کند.
توضیحات کتاب:
کتاب «ناگفته‌های بورس ایران»، خاطرات تلخ و شیرین علی صالح‌آبادی است که به قلم خودش نوشته شده است. صالح‌آبادی در سال 84 دبیرکل سازمان بورس ایران بوده و در سال 85 اولین رئیس همین سازمان می‌شود و سمت او تا سال 90 ادامه می‌یابد. او متولد سال 1357 و فارغ‌التحصیل مدیریت مالی از دانشگاه تهران است.
از دیدگاه او، روایت‌کردن بسیاری از اتفاقات ده‌سالی که او در این سمت قرار داشت، برای مدیران آینده و فعالان اقتصادی می‌تواند بسیار سودمند باشد. اتفاقاتی مانند بحران مالی سال 2007، کاهش شدید قیمت نفت، نوسانات شدید قیمت ارز و طلا، تحریم‌ها و رکود اقتصادی حاکم بر کشور و دیگر اتفاقاتی از این قبیل، باعث شده بود که برای حفظ بازار سرمایه چاره‌اندیشی‌های متعددی صورت بگیرد که لازم است به نسل آیندهٔ مدیران منتقل شوند.
معرفی کتاب:
این کتاب سال‌های پر تحول بورس ایران (1393-1384) را شرح می‌دهد و مولف که خود در این دوران سکاندار سازمان بورس و اوراق بهادار بوده، به عنوان منبع دست اول، تلخ و شیرین این دوران را بازگو کرده است.
می‌گویند بورس نبض و ویترین اقتصاد است، گروهی هم آن را «دماسنج اقتصاد» لقب داده‌اند. هر یک از این القاب و نام‌ها که باشد، بازاری است هوشمند و زنده، بازاری که در آن حرف‌ها و خبرها، به سرعت برق و باد می‌پیچد و کوچکترین تغییرات در حوزه‌های مختلف، به تندبادی بدل می‌شود، طوفان‌هایی که مسئولیت فعالان بازار و متولیان را سنگین کرده تا به فکر ذینفعان باشند و از آن‌ها و سرمایه‌هایشان در برابر این تلاطم‌های گاه و بیگاه مراقبت کنند.
کوچه خلوت و بی‌‌سر و صدای سالیان نه چندان دور، این روزها به جایگاهی رسیده که در اغلب محافل اقتصادی از آن یاد می‌کنند. بازاری که طی این سال‌ها و در سایه شنیده‌ها و نشنیده‌ها رشد خوبی تجربه کرده و فقط هم با تابلوی بورس تهران شناخته نمی‌شود. این بازار امروز از تنهایی درآمده و معاملات شرکت‌های کوچک‌تر، برندها و اختراعات و ابزارهای متنوع و جدید مالی را در فرابورس، در خود جای داده است. بورس کالا که از بزرگی چیزی کم ندارد و گاهی معاملاتش یک سر و گردن از بورس تهران هم بالاتر می‌ایستد و بورس انرژی که یگانه راه خروج دولت از تصدی‌گری بخش نفت و برق است و حالا پس از یک دهه انتظار به وجود آمده است.
تجارب اقتصادی مهم و تاثیرگذار این کتاب بر روند عادی بازار بسیار تاثیرگذار بوده است و نهاد ناظر را ناگزیر از اتخاذ سیاست‌های خاص و متناسب کرد. اتفاقاتی همانند بحران مالی سال 2007، کاهش شدید قیمت نفت، نوسانات شدید قیمت ارز و طلا، تحریم‌های ظالمانه و رکود اقتصادی حاکم بر کشور و بنگاه‌ها، تغییر ناگهانی نرخ خوراک پتروشیمی‌ها و ده‌ها رویداد دیگر، می‌طلبید تا برای حفظ آورده سرمایه‌گذاران خرد و صیانت از جایگاه بازار سرمایه، چاره‌اندیشی شود.
در بخشی از کتاب ناگفته‌های بورس ایران می‌خوانیم:
از دیگر مزایای قانون جدید، امکان مقررات‌گذاری در بازار سرمایه بود. در قانون بازار اوراق بهادار صراحتا این اختیار به سازمان بورس و شورای عالی بورس داده شد که برای توسعه بازار سرمایه، مقررات مورد نیاز را وضع و بر حسن اجرای این مقررات، نظارت کند. بخش عمده‌ای از این مقررات، پیرامون شفافیت در بازار سرمایه بود. متاسفانه در بحث شفافیت در قانون قبلی خلا جدی داشتیم. در قانون قبلی ذکر نشده بود شرکت‌ها چه اطلاعاتی را باید منتشر کنند و چه نظارت‌هایی بر روی شرکت‌ها باید انجام شود، در حالیکه در قانون جدید این موضوع به طور دقیق و شفاف ذکر شده بود؛ بنابراین قانون قبلی نمی‌توانست ما را به شفافیت برساند، در حالیکه قانون جدید ما را به شفافیت اطلاعاتی می‌رساند. شرکت‌ها موظف بودند طبق قانون صورت‌های مالی سه ماهه، شش ماهه، نه ماهه و سالانه حسابرسی شده و حسابرسی نشده را منتشر کنند و سازمان بورس، بر این موضوع نظارت می‌کرد.
بحث ضمانت‌های اجرای مقررات نیز از دیگر خلاهایی بود که با تصویب قانون جدید، برطرف شد. در قانون قبلی ضمانت اجرایی نداشتیم، یعنی اگر یک شرکت به سازمان بورس اطلاعات نمی‌داد، ابزاری نداشتیم و هیچ کاری نمی‌توانستیم انجام دهیم؛ چون در قانون قدیم چیزی به نام جرم تعریف نشده بود؛ اما براساس قانون جدید استفاده از اطلاعات نهانی، دست‌کاری بازار، فعالیت بدون اخذ مجوز، همه جرم بود. حتی‌ اطلاعات ندادن به سازمان بورس هم جرم محسوب می‌شد. جرم‌انگاری که در قانون جدید اتفاق افتاد و همچنین مصادیق تخلفات که در قانون ذکر شده بود، باعث شد سازمان بورس اقتدار لازم را برای رسیدگی به جرایم و تخلفات پیدا کند و این، تحول بزرگی بود که براساس قانون بازار اوراق بهادار، صورت گرفت. جایگاه هیات داوری برای رسیدگی به اختلافات در بازار سرمایه در قانون جدید خیلی ارتقاء پیدا کرد، البته هیات داوری در قانون قدیمی هم وجود داشت؛ اما در قانون جدید اختیارات بیشتری پیدا کرد.
مرتبط با این کتاب

نظرات کاربران
هنوز نظری برای این کتاب ثبت نشده است.